ارزیابی حرکات کتف و انواع دیسکینزی کتف
نقش کتف در حرکات بازو
ارزیابی حرکات کتف و نیز شناخت انواع دیسکینزی کتف میتواند، کمک زیادی برای بکارگیری بهترین پروتکلها جهت اصلاح این ناهنجاری بکند. درک عظیم از اهمیتی که مفصل کتفی-سینهای در نقص عملکرد شانه دارد، منجر به ایجاد سیستمهای پیشرفته و دقیق طبقهبندی عملکرد کتف و توجه به حرکت و جابه جاییهای کتف در مفصل کتفی-سینهای حین بالا بردن دست شده است. این حرکات شامل چرخش بالایی و پایینی کتف میباشد. همچنین، شامل چرخش داخلی (IR) و چرخش خارجی (ER) کتف و تیلت قدامی و خلفی در صفحه ساجیتال میباشند. علاوه بر این حرکات چرخشی، دو جابجایی نیز در این مفصل رخ می دهد. جابجایی فوقانی و تحتانی و همچنین پروترکشن و ریترکشن.
عمل کردن بهعنوان بخش دارای ثبات برای مفصل دوری بازویی، فراهم کردن حرکات سهبعدی با انجام چرخش بالایی، تیلت خلفی و جانبی بهمنظور بالا بردن استخوان آخرومی و باز کردن فضای تحت آخرومی و عمل کردن بهعنوان ارتباط دهنده زنجیره حرکتی پروگزیمال به دیستال از مهمترین نقشهای کتف در عملکرد طبیعی شانه است.
ارزیابی و دستهبندی حرکات کتف
بیومکانیک و حرکات کتف بسیار تکنیکال و پیچیده هستند. با اینحال، ارزیابی بالینی مفصل کتفی-سینهای یک بخش جداییناپذیر ارزیابی جامع بیمار با نقص عملکرد و درد شانه میباشد. سیستمهای طبقهبندی طراحی شده توسط محققان مختلف میتواند به تراپیست در ارزیابی بیمار با اشکال نامحسوستر مشکلات کتفی کمک کند. این در حالی است که اشکال نامحسوس کتف بالدار (بالی شکل) به صورت رایج در بیماران و ورزشکارانی که با نقص و درد شانه به کلینیکال درمانی مراجعه میکنند، دیده شده است. بهطور کلی، دو روش برای ارزیابی کتف وجود دارد. روش اول توسط کیبلر و همکاران در سال ۲۰۰۲ و روش اصلاح شده جامع دیسکینزی کتف معرفی شده است.
روش کیبلر و همکاران (۲۰۰۲)(انواع دیسکینزی کتف)
برای اولین بار کیبلر و همکاران (۲۰۰۲)، یک سیستم طبقهبندی را برای نقص عملکرد نامحسوس کتف ارائه کردند. این سیستم طبقهبندی شامل سه وضعیت اصلی اسکپوال بوده است. که بر اساس قسمتی از اسکپوال که در طول مشاهده و معاینه بیمار برجستهتر یا بهطور بارزی قابل مشاهدهتر میباشد، نامگذاری شدهاند.
معاینه اسکپوال توصیه شده توسط کیبلر و همکاران (۲۰۰۲) شامل معاینه و بررسی بصری بیمار از نمای خلفی در وضعیت ایستادن راحت و در وضعیتی که دستها بر روی رانها قرار داده شدهاند، میباشد. بصورتیکه انگشت شست به سمت خلف تاج خاصره باشد و در طول حرکات تکراری و فعال دو طرفه در سطوح فرونتال، ساجیتال و صفحه کتفی باشد. این نقص عملکرد شامل سه نقص کتفی بوده است. که بهصورت رایج به نوع اول (برجستگی زاویه تحتانی کتف)(شکل ۱)، نوع دوم (برجستگی لبه داخلی کتف)(شکل ۲) و نوع سوم (برجستگی لبه فوقانی کتف) (شکل ۳) معرفی شده است. اینها نشاندهنده الگوهای رایج نقص عملکرد کتفی میباشند. نوع چهارم این سیستم نیز بیانگر ریتم طبیعی کتفی-بازویی بوده است. همچنین، نشان دهنده الگوی طبیعی یا ریتم طبیعی کتفی-بازویی بدون وجود حرکت یا وضعیت ناهنجار کتف در این سیستم میباشد.
روش اصلاح شده جامع دیسکینزی کتف (هانگ و همکاران؛ ۲۰۱۵)
ابتدا باید دستورالعمل مربوط به بالا بردن بازوها در صفحه کتفی آموزش داده شود. این کار با دنبال کردن یک خط هدف و با یک سرعت یکسان به فرد مورد آزمون انجام میشود. سپس در یک وضعیت ایستاده، به فرد اجازه داده تا دستها بهطوریکه آرنجها صاف و شانهها در وضعیت طبیعی قرار دارند، در کنار بدن آویزان شوند. در ادامه از فرد خواسته میشود، درحالیکه دمبلهایی را در دست خود گرفته و شست آنها به سمت بالا است، دستهای خود را با سه شماره تا انتهای دامنه حرکتی به سمت آبداکشن بالا ببرد. سپس، با سه شماره به وضعیت شروع پایین آورند. میزان وزن دمبل در هر دست بر اساس توانایی فرد در بالا بردن دستها در خلال حرکت بین ۵/۱ کیلوگرم تا ۵/۲ کیلوگرم انتخاب میشود.
جهت ارزیابی، فرد هر دو دست خود را ۶ بار بالا و پایین میآورد. ارزیاب هنگام انجام ۶ تلاش بر اساس توضیحات ارائهشده در ذیل با مشاهده و لمس، حرکت کتف را مورد ارزیابی قرار میدهد(شکل ۴). ارزیاب به حرکات مورد آزمایش بدون هرگونه توضیح و آموزشی نمره خواهد داد. درصورتیکه در حداقل ۳ تلاش از ۶ تلاش، ارزیاب متوجه الگوی غیرطبیعی شود آن الگو بهعنوان الگوی غیرطبیعی ثبت خواهد شد.
دستهبندی الگوی برجستگی
درجهبندی، ترکیب مشاهدات با لمس براساس دستهبندی وضعیت کتف و الگوی حرکتی در چهار الگوی اصلی هنگام ارزیابی تعیین میشود. الگوی برجستگی زاویه تحتانی کتف (الگوی اول) نشان دهنده این است که زاویه تحتانی کتف خواه در حالت استراحت یا حین حرکات پویا، بهسمت خلفی از قسمت پشتی قفسه سینه جدا میشود. الگوی برجستگی کناره داخلی کتف (الگوی دوم) نشاندهنده این است که حاشیه داخلی کتف خواه در حالت استراحت یا حین حرکات پویا بهسمت خلفی از قسمت پشتی قفسه سینه جدا میشود.
الگوی برجستگی زاویه فوقانی کتف یا ریتم نامناسب کتفی بازویی (Aberrant scapulohumeral rhythm) (الگوی سوم) نشاندهنده بالا رفتن زودهنگام یا حرکات غیر کافی یا بیش از حد کتف در خلال حرکات شانه است. الگوهای ترکیبی شامل هرگونه ترکیب حداقل ۲ الگوی غیرعادی در آزمودنی است. الگوی چهارم نشاندهنده حرکات طبیعی کتف است. که بهعنوان نبود هرگونه وضعیت غیرطبیعی در حالت استراحت یا حرکات پویا تعریف میشود.
دلائل و علتهای دیسکینزی کتف و نقص عملکرد کتف
برجستگی زاویه تحتانی و بالا رفتن زودهنگام کتف هنگام بالا بردن شانه و ریتم غیرطبیعی کتفی بازویی حین بالا و پایین بردن شانه از علائم رایج و معمول انواع دیسکینزی کتف میباشد. ریسک فاکتورهایی وجود دارد که میتواند منجر به انواع دیسکینزی کتف شود. از جمله خستگی، نقص نرولوژیکی، مهار شدن توسط زائده های درون مفصل دوری بازویی یا زائده تحت آخرومی مانند، گیرافتادگی تحت آخرومی، آسیب لابروم، بی ثباتی مفصل گلنوهومرال، آرتریت گلنوهومرال و چسپندگی کپسول مفصلی) میباشد.
تمرین درمانی
در صورتی که احساس درد در شانه میکنید، میتوانید با مراجعه به قسمت دریافت برنامه تمرینی، از متخصصان تیم ویرایش عضله در جهت بهبود این وضعیت برنامه اختصاصی دریافت کنید.
منابع